افراد مبتلا به اختلالات شخصیت، میل کمی به رابطه جنسی دارند. 
 

شخصیت سرد و خالی از احساس

 نشان کسی که اختلال شخصیت اسکیزویید دارد، دلبسته نشدن به دیگران است. اسکیزوییدها معمولا پیشینه انزوا و بریدن از رابطه دارند. همچنین در تعامل با دیگران (از جمله با کسانی که با آنها قرار می گذارند یا با همسرشان)، هیجانات خود را زیاد بروز نمی دهند. اسکیزویید آدمی خموده، بی توجه و با گفتاری «مبهم» و یکنواخت است.
 
نحوه ارتباط برقرار کردن او نیز مبهم و توأم با بلاتصمیمی است. ویژگی واقعا عجیب و -حتی غیرانسانی - اسکیزویید، بی میلی او به ارتباط برقرار کردن و صمیمی شدن با دیگران است. اسکیزوییدها در واقع در مورد پیوند برقرار کردن با دیگران و لذت بردن از رابطه نزدیک با آنها، بی اعتنا و بی تفاوت اند. شخص اسکیزویید نه تنها فرصت های موجود برای معاشرت با گروه ها و حتی اعضای خانواده خود را رد می کند بلکه علاقه واقعی و مستمری به رابطه عاشقانه ندارد.
 

یک آدم تنها

شخص سرد و خالی از احساس، نمونه کلاسیک یک «آدم تنها» است که از تن دادن به الزامات میان فردی طفره می رود. او یک معتکف حقیقی است؛ اسکیزویید با تنهایی و انزوا بیش از هر چیزی راحت است. شخص اسکیزویید در صورتی که حق انتخاب داشته باشد، فعالیت های انفرادی را انتخاب می کند. چه از لحاظ شغلی (برای مثال، دنبال کارهای انفرادی مثل نگهبانی نوبت شب یا تفکیک مرسولات پستی می گردد) و چه در تفریحات و سرگرمی ها (برای مثال، بازی های تخیلی، کارهای مکانیکی یا کار با کامپیوتر را به سرگرمی های اجتماعی تر ترجیح می دهد). به همین دلیل، اسکیزوییدها به ندرت دوست دارند و تقریبا هرگز دوست صمیمی ندارند.
 
آنها گاهی اوقات با یک یا چند نفر از اعضای خانواده خود تعامل دارند ولی حتی این تعاملات آنها هم سطحی هستند. مهمترین نکته این است که شخص اسکیزویید برای دیگران دلتنگ نمی شود، و بنابراین انزوا و بریدن از رابطه ها، او را ناراحت نمی کند.
 

ارزیابی نیروهای نظامی

نویسندگان این کتاب زمانی افسر نیروی دریای بودند و به عنوان روان شناس، در پایگاه های مختلف نیروی دریایی کار می کردند. معمولا از ما به عنوان روان شناسان ارتش می خواستند نیروهای نظامی را مورد ارزیابی روانی قرار دهیم (ارزیابی هایی همچون ارزیابی سلامت امنیتی، غربال آنها در زمینه مصرف مشروبات الکلی و ارزیابی حقوقی از جهت حضور در دادگاههای نظامی). یکی از ارزیابی های نامعمولی که انجام می دادیم، بررسی متقاضیان پایگاه های تحقیقاتی دورافتاده نیروی دریایی بود. شرط لازم برای پذیرش نظامیان و شهروندان خواهان کار در این پایگاه های کوچک، دورافتاده و بالقوه خطرناک نیروی دریایی این بود که آمادگی روانی برای تحمل استرس بلندمدت و انزوای ناشی از دور بودن از زندگی شهری را داشته باشند.
 
در این پایگاه ها خبری از تفریح و سرگرمی نبود و آنها باید به صورت انفرادی کار می کردند - گاهی اوقات فقط با چند عضو مستقر در ایستگاه نظامی تماس داشتند و بس. خیلی زود فهمیدیم که یک تیپ شخصیتی بیش از تیپ های دیگر برای این پایگاه ها مناسب اند و آن تیپ اسکیزویید است. اسکیزوییدهاکه آدم های نجوش، سرد و نسبت به مردم بی علاقه بودند، به طرز عجیبی برای این شغل مناسب اند. اگرچه مراقب بودیم آدم هایی را که دقیقا واجد ملاک های تشخیصی اختلال شخصیت اند برای چنین خدماتی انتخاب نکنیم ولی کسانی که صفات اسکیزوییدی داشتند برای این کار بسیار مناسب بودند چون انزوا را ترجیح می دادند. با این حال در این فصل خواهید دید که در روابط و مشاغلی که مستلزم تعامل نزدیک با دیگران هستند، به این خوبی عمل نمی کنند.
 

عدم علاقه به رابطه جنسی

اسکیزوییدها علاقه ای به رابطه جنسی ندارند - یا حداقل علاقه ای به رابطه جنسی با دیگران ندارند. این نوع بی علاقگی برای بقیه عجیب است. در حالی که اکثر آدم ها از رابطه جنسی لذت می برند، اسکیزوییدها این طور نیستند. آنها گاهی اوقات استمناء/ استشهاء می کنند ولی به ندرت در ارتباط جنسی با طرف مقابل پیشقدم می شوند.
 
تماس بدنی و تحریک جنسی اسکیزوییدها در خفا صورت می گیرد یا خیلی آبکی و کم رنگ است، بنابراین در زندگی روزمره آنها چندان مهم به نظر نمی رسد.
 
چون افراد دچار اختلال شخصیت اسکیزویید، به دقت نظرها و ارزیابی های دیگران اهمیتی نمی دهند در روابط و در کار، عملکرد ضعیفی دارند. هوش هیجانی اسکیزوییدها بسیار کم است که معنایش ضعف آنها در خواندن رفتار دیگران، تفسیر نشانه های ظریف اجتماعی و تشخیص حالت هیجانی انسان های دیگر است. آنها بر اثر همین بی تفاوتی و ضعف مهارت های اجتماعی، از نظر دیگران «غیرعادی» و «کسل کننده» به نظر می رسند. همکاران آدم های سرد و خالی از احساس، آنها را درک نمی کنند و این اشخاص را مسخره و طرد می کنند و حتی از آنها می ترسند. اگرچه احتمال این که اسکیزوییدها خشن شوند به اندازه احتمال خشن شدن بقیة آدمها است ولی سرد بودن و رفتار عجیب آنها، دیگران را در مورد بی ثباتی هیجانی یا خطرناک بودن شان نگران می کند.
 

بی روح در روابط

بهترین توصیف از شخص واقعأ اسکیزویید این است که از لحاظ هیجانی و رابطه ای بی روح است. اسکیزوییدها به ندرت ابراز هیجان جدی دارند و در تفسیر و ابراز متقابل ژست های بدنی و حالات چهره دیگران با مشکل روبرو هستند. برای مثال، شخص اسکیزویید نمی تواند به لبخند طرف مقابل با لبخند پاسخ دهد، معنای چشمک طرف مقابل را بفهمد یا با طرف مقابل دست بدهد یا او را در آغوش کشد.
 
شخص اسکیزویید به خاطر این ابراز عاطفی محدود و رفتار میان فردی سردش، معمولا مثل ماهی خونسرده است. اطرافیانش هم او را معادل اجتماعی ملاس می دانند. اگرچه دچار افسردگی بالینی به نظر می رسد ولی احتمال آن بعید است اسکیزویید صرفا فاقد هیجان مثبت یا منفی است و با ماندن در خانه از دیگران فاصله میان فردی و هیجانی می گیرد. چون اسکیزوییدهابر هیجانی بودن واقف نیستند، بعید است که بدانند افسرده اند.
 
گاهی اوقات اسکیزوییدها را با اتیستیک ها اشتباه می گیرند که قابل درک است. عدم درگیری اسکیزوییدها، نگاه نکردن آنها و مشغولیت آنها با سرگرمی های انفرادی از بسیاری جهات یادآور بزرگسالان آتیستیک است. ولی مغز اسکیزوییدها ایرادی ندارد بلکه ساختار منش آنها ایراد دارد.
 
مهارت ها و علائق اجتماعی و میان فردی ضعیف آنها از سردی و خالی از احساس بودن و نداشتن دغدغه دیگران نشئت می گیرد که شروع آن به ایام کودکی این افراد بر می گردد. باید یادآوری کنیم که اسکیزویید از نظر دیگران مظهر یک آدم متفاوت، یا غیرعادی است، این درحالی است که بینش چندانی در مورد نظر دیگران راجع به خودش ندارد. اسکیزوییدها از نداشتن روابط نزدیک با دیگران ناراحت نمی شوند؛ آرزوی چنین روابطی را هم ندارند و دنبال چنین روابطی هم نیستند. اطرافیان شخص اسکیزویید از فاصله گرفتن و بی تفاوتی او ناراحت می شوند ولی خودش از این قضیه و از انزوای خودش راضی است.
 
نویسنده: دبلیو. بِرَد جانسون و کِلی مورِی
 
منبع: کتاب «عشق دیوانه وار»